دورهمی زبان عربی
از صبح روز دوشنبه منتظر برگزاری جلسه جدید دورهمی بودم. احساس میکردم بعد از حضور در جلسات اعتماد به نفس زبانی بیشتری داشتم! ساعت 9:00 شب آماده شده بودم تا در کلاس حضور پیدا کنم و کاملا در سکوت و یک نور مناسب منتظر باز شدن صفحهی رنگی گوگل میت بودم. رأس ساعت 9:45 کلاس ما شروع شد. این بار با لبخند و انرژی سلام کردم.
السلام علیکم.
جزو اولین نفراتی بودم که سلام کردم و حس خوبی از جرات خودم در زبان عربی داشتم. بعد از سلام و احوال پرسی با دوستان دورهمی و استاد سعید با اشتیاق به صفحهی جلسه امروز توجه کردم.
یک دایره پر از کلمات که برخی از آنها با رنگ آبی و برخی از آن ها به رنگ زرد بودند. به عنوان کسی که از ابتدای کلاس مکالمه آنلاین دورهمی حضور داشتم این کلمات برایم خیلی غریبه و جلسات عجیب نبود! بسیاری از این کلمات را در قبلی شنیده و خوانده بودم . یکی از دوستان دورهمی که در این چند جلسه حسابی با هم دوست شده بودیم شروع به خواندن کلمات کرد و همهی ما گوش میدادیم.
کلماتی مانند:
کیف.
أین.
عُمري.
حمید.
حالكَِ.
طَهران.
با شناختی که در این جلسات از استاد سعید پیدا کرده بودیم میدانستم که هدف مهمی پشت این چینش واین کلمات وجود دارد فقط باید آن را پیدا و کشف میکردم.
بعد از خواندن این کلمات کم کم سوالاتی با این سوالات بر روی صفحهی زرد و آبی آموزشگاه آنلاین استاد سعید ظاهر شد. با هم شروع به خواندن سوالات کردیم.
کیف حالكَِ؟
ما اسمكَِ؟
من أینَ أنتَِ؟
ما مِهنَتكَِ؟
کم عُمركَِ؟
ما رَقمُكَِ؟
این سوالات به همراه جوابهای فرضی بر روی اسلاید ظاهر شد و ما در عین حال فکر میکردیم که باید با این سوالها چکار کنیم! سوالها برایم واضح بود. جوابشان را میدانستم چون در تمام این جلسات دورهمی خوب کشف کرده بودم و علاوه بر آن مقالات ضمیمه هر کدام از جلسات را خوانده بودم. استاد سعید یک کتابخانهی دیجیتال جذاب برای ما در نظر گرفته بود .
كيفَ حالكَ؟ تمام الحمدلله.
ما اسمكَ؟ اسمي حمید(ة).
مِن أین أنتَ؟ أنا مِن طهران.
ما مِهنَتُكَ؟ أنا طَبیب(ة).
کم عُمركَ؟ عُمري 32.
ما رَقمكَ؟ رَقمي 09931951422.
در همین افکار بودم که استاد نامم را صدا کرد. و از من با همان سوالات لبخند همیشگی درخواست کرد تا به پاسخ بدهم . من هم قبول کردم.
و با توجه به الگوی موجود در جلوی چشمانم به سوالات پاسخ می دادم.
كيف حالكِ؟ تَمام الحمدلله.
ما اسمكِ؟ اسمي مریم.
من أین أنتِ؟ أنا من زنجان.
ما مهنتكِ؟ أنا مُهندسة.
کم عُمركِ؟ عُمري 28.
ما رَقمكِ؟ رَقمي 09914561422
در بین پاسخهایی که میدادم گاهی تپق میزدم و گاهی مکث میکردم. گاهی نمیتوانستم آن طور که کشف کرده بودم کلمات را تلفظ کنم اما هیچ کدام از اینها نگرانم نمیکرد. دیگر به هیچ کدام از این نکات فکر نمیکردم. حسی که به دوره دورهمی داشتم حس همدلی و خوبی بود. نگران اشتباه کردن یا خطا در پاسخهایم نبودم. به قول استاد سعید:
اشتباه کردن راه رسیدن به موفقیت زبانی ست.
صفحهی بعدی مملو از کلمات و جملات و با رنگهای مختلفی بود که هر کدام مرا به فکر فرو می برد.
من این کلمات را میشناختم هر کدام از آنها ضمایری در زبان عربی بودند که آنها را از زمانهای دور به خاطر دارم. اولین چیزی که در مدرسه آموزش دیدیم همین ضمایر در زبان عربی بود. اما این مبحث به نظر بسیار ساده میآمد. چرا استاد سعید این موضوع را انتخاب کرده بود؟ یکی از دوستان دورهمی شروع به خواندن ضمایر متصل و منفصل عربی کرد.
أنتَ كَ
أنتِ كِ
أنا ي
هو مه
هي ها
ما اسمكَ (أنتَ)؟
ما اسمكِ (أنتِ)؟
أنا اسمي محمد.
هو اسمه سعید.
هي اسمها سعیدة.
استاد اسحاقی سعی کرده بود در هر کدام از این جملات از هر دو ضمیر استفاده کند تا ما بتوانیم در یک جمله نحوهی استفاده از هر دو ضمیر را کشف کنیم.
اسلاید بعدی من را شگفت زده کرد! دوباره همان خانواده. همان خانوادهای که در جلسهی قبل با آنها آشنا شدیم! همان تصاویر با کیفیت و همان انرژی قبلی اما ماجرای امروز چی بود.
استاد تصویر “هادي” و پدرش را برای ما به نمایش گذاشت من آن دو را میشناختم. این عکس با نمک از جلسهی قبل دورهمی در ذهن من باقی مانده بود.
استاد از ما سوالاتی را میپرسید و ما پاسخهایی میدادیم. هر کدام از سوالات برای ما آشنا بود اما چون دربارهی یک فرد جدید صحبت میکردیم! هم جالب بود هم جدید.
سوال اول سوال آسانی بود.
مَن هو؟
پاسخ این سوال را در دورهمی خانواده کشف کرده بودیم. پس من و چند نفری با هم پاسخ دادیم.
هو والد هادي.
ما اسمه؟
اما نام او چی بود؟! هر چقدر که فکر کردم یادم نیامد یکی از بچهها گفت:
اسمه نَقیب.
به خودم قول دادم از این به بعد چند بار یک جلسه را گوش بدم تا بتوانم سریعتر پاسخ بدهم.
سوال بعدی کمی چالشیتر بود.
ما مِهنته؟
اما شغل مایک چه بود؟! کمی فکر کردیم و حدسهایی زدیم. دورهمی شغلها را کاملا در ذهنم مرور کردم. که استاد برای راهنمایی ما یک تصویر کوچک را به ما نشان داد.
هو سائق تکسي.
این پاسخی بود که به محض دیدن تصویر به زبان آوردم و درست بود!
من أین هو؟
این سوال بعدی بود. این سوال از دورهمی اهل کجایی بود. پرچم کشور عربستان در کنار اسلاید ظاهر شد.
هو مِن السعودیة.
این جوابی بود که یکی دیگر از بچهها داده بود. جواب درست بود. من از مقاله نام کشورها در زبان عربی این موضوع را کشف کرده بودم.
کم عُمره؟
سوال دربارهی سن در زبان عربی را در دورهمی چند سالته کشف کرده بودم. اما نقیب چند سالش بود. استاد کمی چشمانش را ریز کرد. که یکی از بچهها گفت:
عُمره ثمانیة وعشرون.
از کجا فهمیده بود؟ اها درست است. در گوشهی تصویری با رنگ زرد یک عدد نوشته شده بود که آن دوستمان این عدد را ازهمان جا خوانده بود. سوال بعدی واضح بود.
ما رَقمُه؟
541743010
رَقمُه 541743010.
انگار یک بازی زبانی در کار بود. ما با خانوادهای که در جلسهی قبل شناختیم بیشتر آشنا شدیم و حالا میتوانستیم به راحتی دربارهی آنها ملیت، سن و شغلشان صحبت کنیم.
عکس بعدی تصویری از سوزی و امیلی بودند. من آنها را از جلسهی پیش به یاد داشتم. سوالات دوباره تکرار میشدند. اما این بار ضمیر مرد به زن تغییر کرده بود.
مَن هي؟
هي والدة یاسمین.
منتظر بودم که استاد دربارهی نام فرد سوال بپرسد تا جواب را سریع بگویم:
ما اسمُها؟
پاسخ دادم:
اسمُها وَسیمة.
کم کم روش دورهمی این جلسه را کشف کرده بودم. همراه با استاد سوال را پرسیدم:
ما مِهنتُها؟
تصویر شغل وسیمة در کنار عکس او نشسته بود و یکی از دوستان جدید دورهمی گفت:
هي مُمَرضة.
سوال بعدی تکرار شد.
مِن أینَ هي؟
تصویر پرچم کشور الجرائر در کنار عکس او ظاهر شد.
هي مِن الجزائر.
به قول قدیمیها: مسئله گر حل شود آسان شود. استفاده از ضمیرها، کشورها و جملات حالا بعد از چند بار تکرار و تمرین آسان شده بود.
کم عُمرُها؟
سوال بعدی را چند نفر با هم پرسیدیم و پاسخ دادیم.
عُمرُها ستة وعشرون.
ما رَقمُها؟
سوال بعدی هم در خصوص شماره تلفن آن فرد بود اما این بار به جای “ه” از ضمیر “ها” استفاده کردیم.
رَقمُها 0692456789.
بعد از پرسش و پاسخ و بازیهایی که انجام دادیم استاد از ما خواست تا از اول دربارهی نقیب و وسیمة صحبت کنیم این را انجام دادیم کار سختی نبود! توانسته بودیم بدون هیچ شکی دربارهی این دو نفر صحبت کنیم. انگار که ما با یک خانوادهی مجازی آشنا شده بودیم. روند دورهمی ادامه داشت. کم کم تصاویر خانوادههای دیگری را که در جلسهی پیش شده بودیم میدیم و با اطلاعاتی که استاد سعید در اختیار ما قرار داده بود حالا میتوانستیم دربارهی آنها به راحتی صحبت کنیم. من حتی به آن تصاویر احساس نزدیکی میکردم انگار انها افراد واقعی و حقیقی هستند!
کار در این جا ختم نشده بود بعد از حدود یک ربع مرور و کار بر روی تصاویر استاد تصویری از یک مادربزرگ در گوشی خودش نشان داد! و دربارهی او از استاد سعید سوال میپرسیدیم. همین سوالات بدون هیچ گونه نوشتهای در مقابلمان به زبان میآمد انگار که در ذهنمان حک شده بود.
یکی از دوستان گفت: من هم عکسی برای شما فرستادم و کم کم ما هم تصاویری از اعضای خانوادهی خود برای استاد فرستادیم و شروع به صحبت دربارهی آنها کردیم من تصویر برادرم را ارسال کردم و هیجان داشتم که دربارهی او صحبت کنم. هر کدام از سوالات یک چالش جذاب بود و مشتاق بودم تا ویدئو این جلسه را به او نشان بدم چرا که او هم دربرخی جلسات دورهمی شرکت می کرد.
حضور در جلسات دورهمی روی جدیدی از زبان را به من نشان داده بود حتی یادگیری قواعد زبان عربی دیگر سخت و طاقت فرسا نبود و می توانستم به راحتی انها را در ذهن خودم پذیرا باشم.
اگر شما به حضور در جلسات دورهمی علاقه مندید بدانید که کلاس کوتاه و رایگان آنلاین دو ویژگی بارز این کلاس جذاب است. این کلاس با مدیرت زمان نیم ساعته یادگیری زبان را به صورت رایگان در اختیار شما میگذارد. علاوه بر آن مهارت حضور در کلاس آنلاین را کسب خواهید کرد. برای حضور در جلسات دورهمی ابتدا خود را برای یک کلاس زبان آنلاین هیجان انگیز آماده کنید! برای آمادگی بیشتر از مقاله چگونه یک کلاس آنلاین با کیفیت داشته باشیم؟ استفاده کنید و برای دورهمی های آینده آماده شوید. اگر امکان حضور در جلسات آنلاین دوره دورهمی را ندارید حتما از این دوره به صورت افلاین استفاده کنید تا زبان را به قاب موبایل خود وارد کنید.
دیدن ویدئو هر کدام از جلسات اطلاعات بیشتری از این گزارشها به شما میدهد چرا که با یک فضای تمام عربی مواجه میشوید و میتوانید تجربهی یک کلاس آنلاین با کیفیت را کشف کنید.
ویدئو این جلسه دورهمی با عنوان “آشنایی با اعضای خانواده (2)” در این مقاله گذاشته شده است. فراموش نکنید که هر کدام از ویدئوها پر از نکاتیست که قلم و گزارش من نمیتوانید به صورت کامل آن را بیان کند. برای کشف روابط خانوادگی کامل به زبان عربی به صورت کامل میتوانید از مقاله اعضای خانواده در زبان عربی استفاده کنید.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.